سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غیرتمند هرگز زنا نکند . [نهج البلاغه]
ولایت فقیه « سرچشمه تمدن اسلامی»
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» ولایت فقیه «سرچشم? تمدن اسلامی»

مقدمه

ولایت فقیه نظریهای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان می . کند نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این نظریه تأسیس شدهاست .

این نظریه که بیش از حضرت امام خمینی مطرح و تشریح شده، ولایت فقیه را به کلیه امور نه تنها شرعی و دینی، بلکه حکومتی و سیاستی، جانی و مالی  گسترش میدهد. یعنی در زمان غیبت امام معصوم فقها نایبان عام امامان معصوم هستندو ولایت بر تقریباً تمام امور مربوط به امام معصوم دارند.

تعریف ولایت

ولایت از ریشه ولی آمده و معانی مختلفی در کتب لغت برای آن ذکر شده و در اصطلاحات متعددی کاربرد دارد. تعریف فقهی آن از جمله در کتب مربوط به نظریه ولایت فقیه؛ امارت و سلطنت بر جان و مال و امور دیگری و اولویت  تصمیمات او نسبت به مولی (ولایت شونده) است.

 امام خمینی آن را اینچنین توضیح می دهد

ولایت عبارت از نوعی سلطهاست که دایرهاش نسبت به مواردش گستردگی و محدودیت دارد. یا امر وضعی است که لازمهاش چنین سلطهای است ینبد. سان ولی انسان نابالغ کسی است که مطابق مصلحت او در امورش تصرف می کند حاکم و ولی یک کشور نیز بر اساس مصلحت و به اقتضای سیاست ان کشور تصرف و عمل می .کند

ولایت در قرآن

«ولایت» از مهمترین ارکان مفاهیم قرآن است. در یک نگاه اجمالى به آیات، مى فهمیم که «ولایت» در دو شکل منحصر است: ولایت حق و شایسته و مثبت و ممدوح، و ولایت باطل و زشت و منفى و مذموم. قرآن، مؤمنان را از ولایت کافران، به طور کلّى، برحذر مىدارد «: یا أیها الذین

أمنوا لاتتّخذوا الکافرین أولیاء من دونِ المؤمنین أتریدون أن تجعلوا لِلّه علیکم  سلطاناً مبیناً» نساء/ 144

 و در مواردى خاص، ولایت یهود و نصارا را به شکل ویژه، مورد اشاره قرار مى دهد «: یا أیها الذین أمنوا لاتتّخذوا الیهود والنصارى أولیاء بعضُهم أولیاء بعضٍ و منْ یتولَّهم منکم فإنَّه منهم إنَّ االلهَ لایهدى القوم الظالمین»   مائده 51

غرض از نفى و نهى ولایت کافران، آن نیست که روابط دوستانه امت اسلامى با ملل غیرمسلم، قطع و نیز دوستى و کردار نیک ممنوع شود؛ زیرا، هرگز، نیکى و قسط با کافر غیرحربى در کتاب خدا، منهى نیست

«: لا ینهاکم االله عن الذین لم یقاتلوکم فى الدین ولم یخْرجوکم من دیارکم أن تبرّوهم و تقسطوا إلیهم إنَّ االلهَ  یحب المقسطین» ممتحنه 8/

ولایت بالذات وبالغیر

با نفى ولایت و مقام تدبیر و سرپرستى از هر پدیدهاى، بر اساس توحید ربوبى، ولایت براى خداى سبحان ثابت است و مقام ولایت، در انحصار این ذات مقدس است «: فااللهُ هو الولى»

طبق توحید ربوبى، ولایت تکوینى و تشریعى، در خداوند سبحان منحصر است و ولایت او، ناشى از غیر نیست، لذا ولایت او بالذات است. و در آیاتى از قرآن که ولایت را براى موجودات دیگر ثابت مىبیند، مثل رسول یا آتش یا طاغوت یا شیطان، غرض، بیان مظاهر ولایت الهى در بعد جمال و جلال است؛ زیرا، این موجودات، مظاهر و وسائطند، و ولایتشان در بعد تکوین یا تشریع، از حضرت حقّ سرچشمه مى گیرد، از این رو «ولایت بالغیر» دارند «: مأواکم النار هى مولاکم»شورى 9/

«و من یتخذ الشیطان ولیاً من دون اللّه قد خسر خسراناً مبیناً»نساء/ 119

هر ولایتى براى هرکس، به وسیله ادلّه معتبر شرعى کتاب و سنّ ثابت شود، «ولایت بالغیر» نام دارد

ولایت رسول اکرم(ص) در قرآن

ولایت پیامبر اسلام(ص) ولایت بالغیر است. به حکم آیات قرآن، این وجود  مقدس، از اولیاء به شمار می رود «النبى أولى بالمؤمنین من أنفسهم»  احزاب   6         « ( إنما ولیکم اللّه و رسولُه»  

این دو آیه، هر دو، اطلاق دار ند . طبق اطلاقِ آیه 55 از سوره مائده، همان ولایتى که ذات احدیت داراست، رسول اکرم(ص) نیز دارد. اگر خداى سبحان، ولایت تشریعى  بالذات دارد، براى رسول او نیز این ولایت، «بالغیر» مجعول است .

ولایت عترت طاهره (ع)

آیه ولایت یعنى «إنّما ولیکم االلهُ و رسوله والذین أمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون -» با دلالت اطلاقى و به حکم وحدت سیاق، همان ولایت خدا و رسول را براى بعضى از مؤمنان برخوردار از ویژگیهاى منحصر به (فرد اقامه نماز و اِعطاى زکات در حال رکوع) اثبات مى . کند طبق روایات شیعه و سنّى، از تمامى صحابه، تنها فرد واجد این صفات، حضرت امیرمؤمنان على (ع) است که پس از رسول اکرم ص( ) ایشان، مسئولی ?ت تفسیر وحى و فصل خصومت و تدبیر امور سیاسى مردم را بر عهده مىگیردو مردم، چنان که موظّف به فرمانبردارى از حکومت و دستورهاى حکومتى رسول اللّه(ص مى) بودند، موظّفند که از اوامر و نواهى حضرت على (ع) هم به عنوان «اُولى الأمر» اطاعت کنند : «أطیعوا اللَّه و أطیعوا الرسول و أُولى الأمر منکم»نسا ء 59   

 در قرآن، ولایت امر و تدبیر سیاسى امت، در ارزش، همسنگ تمامى رسالت است. نرساندن فریضه ولایت به مردم، با نرساندن تمامى پیام وحى برابرى مى کند

یا أیها الرسول بلِّغْ ما أُنزل إلیک من ربک فإنْ لم تفعلْ فما بلّغترسالته و اللّه یعصمک من الناس إنَّ اللّه لایهدى القوم الکافرین»مائده 67

براى انسان، نعمتى ارزشمندتر از تأمین سعادت دنیوى و اُخروى او قابل تصور نیست. براى نیل به این سعادت، باید از احکام الهى اطاعت کرد و تحت ولایت حضرت حقّ و تدبیر و تصرّف او قرار گرفت. پس نعمت حقیقى براى بشر، ولایة اللّه است که در بعد تدبیر سیاسى و حاکمیت، از مسیر ولایة الرسول(ص) و ولایة أهل البیت ) ع( تحقّق مى یابد و با جعل آن، دین کامل مى شود و نعمت، بر مسلمانان به اتمام مى رسد

«الیوم أکملت لکم دینکم و أتْممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الإسلام دیناً» مائده 3

 از نظر قرآن، فریضه ولایتِ عترتِ طاهر (ع) و تعیین سرنوشت حاکمیت سیاسى به عنوان استمرار ولایة الرسول و مجارى ولایة االله، نه تنها در تار و پود پیکره دین قرار دارد، بلک ه بىولایت، نه دین کامل است و نه نعمت تمام. ولایت پیامبر و عترتش (ع) ، از طرف ولى بالذات، ثابت است و آنها، منصوب از طرف خدا به این وظیفه اند.

 ضرورت ولایت فقها در عصر غیبت

بی شک نیاز مردم به حکومتی که اداره امورشان را به عهده بگیرد، همیشگی وهمه جایی است و اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد و در این جهت میان عصر حضور امام باعصرغیبت تفاوتی نیست و همان گونه که مردمان روزگار معصومان، در شهرهایی که ائمه حضور نداشتند، از طریق وکلا ی انان با ایشان در ارتباط بودند، در روزگار غیبت نیز مردم نیازمند کسی هستند که از طریق امام و به نیابت از ایشان عهده دار امورشان گردد. بنابراین همان گونه که خداوند با نصب امام، حجت را بر خلق تمام کرد، بر امام نیز، که از رسول خداوند ولایت بر مومنین دارد و امام خلق به شمار می رود، واجب است که در عصر غیبت خود، کسی را برای تامین مصالح آنان تعیین کند و اجازه ندهد که مصالحشان در معرض تباهی و امورشان در آستانه نابودی قرار گیرد. از این رو حضرت ولی عصر - ارواحناله الفداء - در عصر غیبت صغرا یا قصرای خود، برخی از بزرگان شیعه را از جمله نواب اربعه(رضوان االله) که نزد همگان به نیابت و سفارت خاص نامور بودند، به نیابت خود برگزید

 

دلایل عقلی ضرورت ولایت فقیه

1 . نظر صاحب جواهر (ره)

ایشان که از فقهای بزرگ اسلام بودند دلیل عقلی بر ولایت فقیه را با بیانی ذکر میکند که از چند مقدمه تشکیل می شود:

اول آنکه شیعیان در عصر غیبت امرشان به هرج و مرج واگذار نشده است، جامعه باید نظم داشته باشد و چنین نباشد که زورمندان بر جامعه غلبه یابند.

ثانیاً علاوه بر آن که نظام باید الهی باشد، مبتنی بر قسط و عدل نیز باشد؛ چرا که ممکن است جامعهای منظم باشد، اما نظم آن بر اساس کفر مستقر گردد.

سوم آنکه قانون الهی را باید قانون شناس که خود به قانون عمل می کند اجرا کند و چنین کسی فقط فقیه اهلبیت می تواند باشد.

 فلسفه سیاست، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ، ص . 171

 2. نظر آیت االله جوادی آملی

الف)  ایشان نیز بیان عقلی خاصی در دفاع از ولایت عامهی فقیه دارند که خلاصه آن چنین است؛

ب)  نیاز جامعه بشری به دین الهی مطلبی ضروری است و اختصاص به عصر حضور ندارد .

ج ) احکام سیاسی اجتماعی اسلام همانند احکام عبادی آن برای ابد مصون از گزند و زوال است و لذا برای همیشه لازمالاجرا است .

د ) لزوم احیا و اجرای احکام سیاسی اجتماعی اسلام ایجاب میکند تا کسی  عهده دار اجرای آنها باشد که اسلامشناس و متخصص و در عین حال عادل و وارسته و فقیه جامعالشرایط باشد . در نتیجه وجود مجتهدان عادل، که در کمال دقت احکام الهی را استنباط و به آن عمل کرده و به دیگران اعلام کنند، لطف خدایی بوده و در نظام اصلح لازم است.

3.  اصل رجوع به متخصص

خردمندان عرصه ی هستی، با هر گرایش فکری فرهنگی در اتخاذ هر گونه تصمیم نسبت به امور اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، سیاسی، فرهنگی و. . . شیوهای روشن و همگانی دارند. آنان در صورت نیاز به فردی اندیشمند، صاحب رأی، ماهر یا هنرمند، بهترین ها را انتخاب می کنند تا در هنگام تصمیم گیری، بهترین گزینه ها را انتخاب کنند و از هر گونه آسیب احتمالی مصون مانند. در این راستا هر تصمیمی که عظیم تر و حیاتی تر شناخته شود، شناخت و رجوع به متخصص دقیق تر و حساب تر شده خواهد بود. از این رو تحقیق دربارهی پزشک حاذق و جراح معتبر درباره عمل جرّاحی بر مغز، قلب و. . . تفاوتی آشکار با مسائل جزئی تر زندگی خواهد داشت .     فلسفه سیاست، ص 171

 

4 . لزوم حاکمیت اصلح

این دلیل نیز مقدماتی را در بر می گیرد که عبارتند از :

الف) ولایت به اموال و اعراض و نفوس مردم از شؤون ربوبیت الهی است آیت لله صدر ( ره) در این باره می فرماید: خداوند سبحان، منشأ همه قدرتها است، فرمانروایی منحصراً از آن اوست و اصالتاً هیچ کس ولایت بر دیگری ندارد.  (( دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش،  422))

آیت االله نائینی نیز تصریح میکند که حقیقت سلطنت، عبارت از ولایت بر حفظ نظم و به منزله شبانی گله است، و لذا به نصب الهی، که مالک حقیقی و ولی بالذات و معطی ولایت است موقوف است. (( دین و دولت در اندیشه اسلامی، محمد سروش،  422))

ب ) ما معتقدیم این قدرت قانونی به پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم داده شده است .

ج ) در زمانی که مردم از وجود رهبر معصوم محرومند یا باید خدای متعال از اجرای احکام اجتماعی اسلام، صرفنظر کرده باشد یا اجازه اجرای آن را به کسی که اصلح از دیگران است داده باشد تا ترجیح بلا مرجح و نقض غرض و خلاف حکمت لازم نیاید و با توجه به باطل بودن فرض اول، فرض دوم ثابت میشود؛ یعنی ما از راه عقل کشف میکنیم که چنین اذن و اجازهای از طرف خدای متعال و اولیای معصوم صادر شده است. حتی اگر بیان نقلی روشنی در این خصوص به ما نرسیده باشد .

د)  فقیه جامعالشرایط همان فرد اصلحی است که هم احکام اسلام را بهتر از دیگران میشناسد و هم ضمانت بیشتری برای اجرای آنها دارد و هم در مقام تأمین مصالح جامعه و تدبیر امور مردم، کارآمدتر است. دقت در دلیل عقلی و تبیین فلسفی نظام ولایت فقیه، خود نمایانگر آن است که با صرفنظر از ادله فقهی و تعبدی، شکل ایدهآل و عالیترین وجه حکومت اسلامی که از نظرگاه اسلام مطلوبیت دارد، حاکمیت معصوم است، اما در اسلام چون ارزشها دارای مراتب بوده و بیشک حکومت نیز یک ارزش است؛ وقتی به علّت عدم دسترسی به معصوم، شکل ایدهآل آن میسور نگشت، باید کسی را برای حاکمیت برگزید که در علم و عمل شبیهترین مردم به معصوم میباشد و آن فقیه جامعالشرایط است که از جهت صلاحیتها، شباهت بیشتری به معصوم دارد.   ((ولایت فقیه، مصطفی جعفر پیشه فرد، ص 71))

دلایل نقلی

ادله نقلی ولایت فقیه عبارت است از روایاتی که دلالت بر: ارجاع مردم به فقهاء برای رفع نیازهای حکومتی خصوصاً مسائل قضائی و اختلافات حقوقی دارد، و یا فقهاء را به عنوان امناء یا خلفاء و وارثان پیامبران و کسانی که مجاری امور بدست ایشان است معرفی می کند . از میان این روایات ما به دو روایت اشاره می کنیم

1 . توقیع شریف

روایتی که در بین فقها به توقیع شریف مشهور است و مرحوم شیخ صدوق در کتاب «اکمال الدین» آن را آورده که حضرت مهدی (عج) در این روایت می فرماید

«: اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه االله علیهم» ((کمال الدین، ج 1، ص 483 ))

امام زمان (عج) در پاسخ به سؤال اسحاق بن یعقوب که در نامه ای پرسید در حوادث که در زمان غیبت واقع می شود وظیفه ما چیست؟ فرمودند «: در وقایع و رخدادهایی که برای شما پیش می آید (و کار بر شما مشکل می شود) به کسانی که روایات ما را برای شما روایت می کنند (فقیهان و مجتهدان آگاه) مراجعه کنید زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم »

 2 مقبوله عمر بن حنظله

روایتی دیگر به مقبوله عمر بن حنظله مشهور است (من کان منکم قد روی حدیثنا و. . . یعنی: هر کس از شما که راوی حدیث ما باشد و در حلال و حرام یعنی در زمان غیبت  بنگرد و. . . . همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم. . . . ) بر همه مردم واجب است که از فقهائی که حلال و حرام خداوند را اجتهاد می کنند اطاعت نمایند ((صول کافی، ج 1، ص .67))

سابقه بحث ولایت فقیه

اصطلاح ولایت فقیه از چه زمانی مطرح شده است؟ هر یک از این دو کلمه ی ولایت و فقیه به طور جداگانه در متون فقهی قدیمی

و روایات به کار رفته اند و ریشه در صدر اسلام دارند؛ اما کاربرد آن به صورت لفظ مرکّب (ولایت فقیه) طبق برخی نظریات، به زمان مرحوم وحید بهبهانی باز می گردد؛ زیرا «پس از احیای مجدد فقه اجتهادی توسط وحید بهبهانی (متوفای 1208) تحولی در فقه سیاسی نیز به وجود آمد و فقها با طرح مسئله ی ولایت فقیه، مباحث فقه سیاسی را بر محور این اصل داده (داده اند). . . گرچه اصل بحث ولایت فقیه تازگی نداشت و فقهای گذشته نیز تحت عنوان ولایات از ولایت فقیه بحث می کرده اند، اما آن چه که تازگی داشت، تمرکز بحث های فقه سیاسی و توسعه و تعمیق آن تحت عنوان ولایت فقیه بود ». [مرحوم شهید ثانی، صاحب مسالک نیز این لفظ مرکب را به کار برده است که شاید بتوان گفت قدیمی ترین کاربرد این واژه ی مرکب در فقه شیعه به شمار می آید. ایشان در موضوع «الغیبة» مطالبی را بیان داشته تا آن جا که می فرماید «: . . . اِلی اَن یتجدد الامام اللاّحق نواب فتعطل المصالح و الاظهر هوالاول و قد یقدح هذا فی ولایة الفقیه حال الغیبة. . . . »

بر این اساس می توان گفت که این واژه ی مرکب، از دوران مرحوم صاحب مسالک به کار رفته ولی کاربرد دقیق سیاسی آن از زمان مرحوم نراقی آغاز گردیده است .



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد مهدی ممشلی ( دوشنبه 96/5/9 :: ساعت 7:26 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آراء سیاسی و حکومتی شیخ یوسف بحرانی
ولایت فقیه «سرچشم? تمدن اسلامی»
بسم اللّه الرحمن الرحیم و إیّاه نستعین آینده جهان از نظر ا
بسم الله الرحمن الرحیم و إیاه نستعین تبیین مبانی ولایت فقیه
تبیین مبانی ولایت فقیه
تبیین مبانی ولایت فقیه
[عناوین آرشیوشده]